همايش هاي كوچك خاني و نقش تالش ها


همايش هاي كوچك خاني و نقش تالش ها

آنچه در پايين از نظر مبارك تان خواهد گذشت گفتگوي مرحوم افشين پرتو دبير اولين «همايش بازشناسي نهضت جنگل سال 1381» كه دو روز متوالي در رشت برگزار گرديد ـ قبل ازاینکه همایش یاد شده برگزار شود دو گفتگوی همزمان در گیله وا شماره 67مرداد و شهریور81 که اولی با «س.ا» و دومین آن با دبیر همایش در همین شماره و در دو صفحه ی رودرروی هم انعکاس می یابد که نظرات شان  در ارتباط با همايش هايی كه بعدها بنام ميرزا كوچك خان در دانشگاه هاي گيلان برگزار شد و خواهد شد (؟)هم چندان بي ارتباط نيست.چرا که همان دوستان عزیز و با همان تیم که شرح حال آن در ویژه ی «دیلمان» زمستان سال 1394 رفته ، دلیل بر این مدعاست و می تواند برای افکار عمومی و بازخوانی از بعضی از موضوعات گیلان شناسی قابل توجه باشد.

اگر هفته هاي قبل در همين تارنماي مان ملاحظه نموده باشيد ، دومطلب در خصوص «فرهنگ گيله وايي» اشاره شد که چندان بی ربط با این همایش ها نبود که مدیر محترم جریده ی گیله وا یکی از اعضای اصلی همایش سال 81 بود وپشت بند این ها قرار است بازهمايشي در آذر ماه95 تحت نام «نقش كسما در نهضت جنگل» برگزار گردد و نتيجه ي داوري آن هنوز مشخص نيست که آیا همان عزیزانی که درهمایش سال 1381حضور داشتند این همایش راهدایت و رهبری می کنند ، یا اینکه نه دوستان دیگری به این جمع اضافه  خواهد شد؟

آیا باز به همان شیوه پیش خواهد رفت ویا با دید وسیع تر و امروزی تر به نهضت جنگل خواهند نگریست و با داشته هاو یافته ها ـ طبق شواهد امروزی داوری خواهد شد؟

متأسفانه اگرچه خروجی مقالات همایش اول که بعدها ارایه شد در کنار یافته های عین السلطنه سالور ـ قبل تر از آن از طرف استاد ایرج افشار بازخوانی شده بود و بخش وسیعی از داده های پیشین نهضت جنگل رانیز واکاوی نموده بودند و مسلمن مقالاتی جدید می بایست در این خصوص ارایه داده می شد و به نهضت پژوهشی جنبش جنگل تزریق می گردید وآیا هیئت علمی آنرا رد نمود و یا اینکه ... ؟

لازم به گفتن است همايشي كه بنام ميرزا در اين سال ها برگزار شده بیشتر به انديشه ي «فرهنگ گیله وایی» نزدیک است تا به همایش ملی ای که همه ناگفتنی های نهضت جنگل را درپی داشته باشد و تا آنجا پیش رفته اند که کاربردهای رسانه ای آن بر عهده ی جریده ی گیله وا بوده و به تازه گی هم جراید دیگری به آن ملحق شده اند و همه ی آنها در رشت و با مرکزیت گویش رشتی با مخالفت نخبگان ديگر اقوام از جمله جمشيد شمسي پور خشتاوني گيلان شناس و شاعر تالش مواجه بوده و حتا انتقادهایی در خصوص همایش سال گذشته که در دانشگاه های گیلان تحت عنوان«بازشناسی نهضت جنگل بانگاهی نو» برگزار شده بود ، ویژه ای به همین نام اختصاص داده بودند و بازتاب شمسی پور در شماره بعدی انعکاس نیافت . چرا نیافت؟! لابد دلایلی باید داشته باشد!

گذشته از آن ، بارها بانامه های مختلف در همان NGOهایی که چه مستقیم و چه غیرمتسقیم زیر نظر حلقه ی«فرهنگ گیله وايي» از جمله ی آن«خانه فرهنگ...» در بخش «گیلان شناسی» به کرات پیشنهاد داد ،با توجه به داده های امروزی بخش تاریخی نهضت جنگل که به میرزا اختصاص دارد و یا در بخش های دیگر ـ به هیچ یک از خواسته های وی پاسخ درستی داده نشد که هیچ ؛ حتا با مخالفت  نیز روبرو گشت.

اگر دوستان «گیلان شناس» مان به شبکه ی اجتماعی مراجعه نمایند و NGOهایی که بنام تالش به کشورهای همسایه می پردازند و برای تالش دانشجو به آنسوی مرز ساپورت می کنند در خواهند یافت چگونه کشوری که حتا یک تالش ندارد اما به تجربه دریافته اند که با زبان اقوام می توان خیلی از خلاءسیاسی را در منطقه پُر نمود.متاسفانه جراید پژوهشی مان بجای پرداخت دادن به همایش های سریالی ـ که در همایش سال81 خود یکی از نقش آفرینان آن بودند در همان باتلاق سیاسی همایش های برون مرزی گرفتار آمدند که اگر اندک دقتی به پیرامون خود می داشتند و جراید شان را در نقد و نقد پذیری كه از واجبات گیلان است ، صفحاتی در اختیار دیگر سلیقه ها قرار می دادند . شاید خلاءهای بعدی همایش نهضت جنگل نیز تا حدودی مرتفع می شد.

تا جایی که گیلان شناس خوش نام استاد هوشنگ عباسی خود پیشقدم شد تا تابوی عدم حضور شمسی پور در آن بخش از گیلان شناسی را بشکند ، اما با مخالفت سرسخانه «م.ج» و «ف.م»و «ف.ن» مواجه گردید و حتا پافشاری شان چنان بود که رفیق صمیمی و قدیمی خشتاونی که مرحوم اباذر غلامی باشد را تحت فشار قرار دادند تا ایشان نیز علیرغم میل باطنی اش رأی منفی به عدم حضور خشتاونی دهد و استاد عباسی در این جا تنها می ماند و با یک رأی که نمی توانست شمسی پور در آنجا حضور یابد.

خوشبختانه بعدها  «ف.ن» كه خود هسته ي اصلي  مهرورزان را در دست داشت اعتراف نمود كه «حق با شما بود آقاي شمسي پور. شما آن زمان مي گفتيد مسافرت دوستان مان به ارمنستان و در باتلاقي بنام «كرسي گيلك شناسي» چیزی نصيب گيلان نشد که هیچ! حتا طرف از خود ارمنستان به رشت آمد و در خیابان های رشت مانور داد اما کسی پیدانشد تا با وی گفتگو نماید که آیا براستی سفرمان در رابطه با مقاله ای بود که قرار بود در آن دانشگاه ارایه گردد يا اخذ «کرسی گیلک شناسی»؟!» و تا آخرين لحظه هم مدير ... آقاي «م.ج» توپ را به زمين دانشگاه گيلان انداخت و آنچه را كه شمسي پور در نامه هاي خود عنوان داشته بود براي افكار عمومي بازگو نكردند .

در نهضت جنگل نيز بارها خشتاوني اعتراض نموده است وآخرين اعتراض اش در خصوص همايش سال گذشته ي بازشناسي نهضت جنگل بود و آن وي‍ژه اي كه ديلمان بنام ميرزا چاپ نمود، حتا به اعتراض شمسی پور نیز اشاره ای نشد و اصلن گفته نشد که این همایش آیا اعتراضی داشته یا نه ؟! مگر می شود ویژه ای را انتشار داد و بازخوردی نداشته باشد؟آنهم ویژه ای که بخش اعظم مقالات اش تکراری بود.

چون خشتاوني معتقد است از اين كنده دودي بلند نمي شود (شاید هم دودی بلند شد .خدا را چه دیدی؟)و پشت درهای بسته تصمیم گرفته می شود و یا NGOهایی که در اختیار این دوستان قرار دارد وبه آنچه که پرداخت داده نمی شود صدای منتقدین است و صد در صد چون همایش گذشته را نیز همین NGOها برگزار کردند که قرار است در آینده ی نزدیک نیز به کمسا شناسی بپردازند که چند قدم آن طرف تر، آلیان است . همان آلیانی که مرحوم فخرایی از کنارش آنگونه گذشته است و بخش وسیعی از منابع و مآخذ دوستان مان در بخش تالش نهضت جنگل را در بر می گیرد.

از آنجایی که اندیشه ی  این NGOها به تالش نزدیک شده است پس به جوانان تالش واجب است، حتمن به این «فراخوان همایش نقش کسما در نهضت جنگل» لبیک گویند هرچند بطور مختصر هم که شده باشد چند سطر نوشته و در این وقت باقی مانده استفاده نمایند  تا نام خود را هرچه زودتر به این ایمیل :kasmaandjangal@gilanmosavar.com ارسال نمایند تا به عنوان چکیده ی مقاله ثبت وضبط گردد وبعد می توانند با نخبگان تالش مشاوره نموده و برای تکمیل اصل مقاله اقدام نمایند .

دوستان و جوانان خوش قلم تالش ؛ اگر به استقبال این روزنه نروید مطمئن باشید به سرزمین آفتاب نمی رسید و عده ای از دوستان بنام تالش و آلیان و زیده همان طراوشات قبلی خود را چه بسا قطورتر خواهند ساخت و همانند شماره گان قبلی پاورق شده ی در نشریه گیله وا که در 7شماره و هر شماره در ده صفحه انتقال یافت ودر آن پاورقی ها آلونکی را که امیر قویدل  در دهه 60 با هماهنگی مرحوم فخرایی شناسایی نموده بود و به باور خشتاونی که سند هم دارد وقتی که امیر قویدل «بازیگر نقش اول ( مرحوم ولی الله مومنی) را گریم نمود آنرا با خود به نزد فخرایی می برد ـ فخرایی وقتی ولی الله مومنی را می بیند به گریه می افتد و وی را بغل می کند و به قویدل می گوید همه چیزش خوب است فقط چشمانش کاس نیست .که قویدل می گوید با یک لنز می توانم چشمانش را برایت کاس کنم و ...» و همان هم شد و خشتاونی باز به این باور است که قویدل فخرایی رابر می دارد و به گیلان سفر می کند و به دنبال سناتور دیلمی می رود و با هماهنگی دیلمی بخش وسیعی از  جنگل های آلیان از جمله همان آلونک را شناسایی می کنند که منجر به ساخت دو قسمت فیلم سینمایی می شود که قسمت اول آن کوچک خان و قسمت دوم ان سردار جنگل نام دارد و بخش های دیگر فیلمنامه را در اختیار بهروز افخمی قرار می گیرد و این کارگردان نیز بر اساس فیلنامه قویدیل سریالش را می سازد . سریالی که بر گرفته از کتاب فخرایی بوده است وچرا در نشریه گیله وا تحریف می گردد؟ هنوز پرونده ی آن پاورقی بسته نشده است که پرونده ی «دیلمان» به آن افزوده می گردد!!پس صلاح است جوانان تالش با تمام توان در این همایش شرکت کنند تا از هویت تالش دفاع گردد.جالب تر از همه شماره ی جدید گیله وا (141) گفتگویی با یکی از بازیگران نقش اول سریال افخمی داشته است و چون هنوز بخش دوم آن در دسترس افکار عمومی قرار نگرفته تنها به عکسی بسنده شده که ویرا را گریم کرده اند تا با فراخوان همایش کسما شناسی تا حدودی چفت و بست گردد.

شاید جوانان تالش از پیچ و خم بعضی از تکنیک های ژورنالیستی بی خبر باشند که با واژه ی علمی ، تخصصی ، پژوهشی و... می توان همانند گذشته و همایش هایی که هنوز جای بحث آن باقی است به این راه ادامه داد.جوانان می توانند از متولیان تالش کمک مشاوره ی تاریخی اخذ نمایند تا با«نگاهی نو» وامروزی آنگونه که زیبنده ی تالش باشد، در همایش شرکت نمایند و نه آنگونه رونویسی شده از موضوعات کتاب فخرایی که امروز برای تالش از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

اطلاعاتی که در گمانه زنی های خاطرات تازه پیدا شده ـ و همچنین اسنادی که در خارج از استان بنام میرزا انتشار یافته و متأسفانه هیچ یک از آنها در جراید «فرهنگ گیله وایی» بازتاب نیافته است از جمله خاطرات عین السلطنه سالور و واژه ی تبار و طایفه رشوند و دهها نمونه از اینها که در لابلای کتاب یان کولارژ نیز می توان به راحتی آن را پیدا نمود.

پس عزیزان تالش از واجبات است این همایش را دستکم نگیرید و بجای 150مقاله 1500 مقاله در اختیار عزیزان گیلان شناس قرار دهید و بعد از تحویل دادن پی اش را بگیرید و اگر هم از طرف دبیران علمی مقالات رد شدند دلایل رد آنرا بدانید و مشکل کارخودتان را از آنها بجویید تا پاسخگوی خواسته های تان باشند که بفرض حذف شده است کجای مقاله مشکل داشته است؟ آیا با افکار امثال فخرایی ها همخوانی نداشته و یا...؟

اگر به جراید «فرهنگ گیله وایی» بنگریم ،مخصوصن شماره 141 گیله وا شماره همراه دبیر همایش کسما شناسی در بروشوردرج شده است و محورهای همایش نیز تا حدودی به تالش نزدیک شده است .مخصوصن «بررسی نقش قوم تالش با محوریت آلیانی ها در نهضت جنگل و یا نقش مناطق همجوار کسما( گوراب زرمیخ ، زیده ، آلیان ، و... )در نهضت جنگل » اگر جوانان این بخش را پر نکنند مسلمن بدانند که نقش تالشان در نهضت جنگل کم رنگ جلوه گر خواهد شد پس برفرزندان آلیان واجب تر است در این خصوص بیشتر از همه پیشقدم باشند و سلیقه هایی را که در تالش حاکم است امروز بالای طاقچه بگذارند که سلایق شخصی در برابر منافع کلی تالش بایستی در مقطعی از زمان کنار گذاشته شودو اگر جوانی هم خواست برای کسما شناسی قدم بردارد حمایت اش کنید و دربرابر رونویسی کردن مقاله پرهیزش دهید و آنرا به اسناد تجهیز نمایید آنگونه که در درون نهضت حضور داشتیم پررنگتر شود.

باز به دوستان تالشم برادرانه تأکید می کنیم که توجه داشته باشند ، اگر رونویسی از کتاب هایی که در تعریف و تمجید از اندیشه ی گیله وایی شده باشد و به این دلیل که در مجموعه ای چاپ شود و در همایش به نمایش در آید یک عرف است .اما آماده ی حضوری مقتدرانه همراه با اسنادی که حاوی هویت تالش باشد و این یک وظیفه است و تالشان باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشند و حتمن در فرصت باقی مانده با حضور چشمگیر اجازه ندهند تا قوم تالش بی خبر از آن بماند و همانند ویژه ی دیلمان در حاشیه قرار بگیرد و اگر هم دیده شد حرف هایی برای گفتن داشته باشد  و جایگاه قوم تالش در آن به خوبی دیده شود ونه آنگونه که ...

دوستان و عزیزان تالش خوب به گفتگوی دبیر همایش سال81 زنده یاد افشین پرتو توجه نمایید که در زیر آمده است که با کلمات و ابزارهای ژورنالیستی می توان برای میرزا در آنی واحد مقاله ها نوشت و سفارشی هم تحویل داد. خوشبختانه تا دلتان بخواهد برای میرزا کتاب سازی شده و امروز در مرکز رشت کسی نیست برای میرزا کتاب ننوشته باشد. پس به واقعیات تهضت جنگل بپردازید. وقتی شیرزنی از تالش قزاقی را می گیرد و به درخت می بندد و شلاقش می زند که اندک اندک و قطره چکانی شده از لابلای همان کتاب های شان با همه ی فیلترینگی که داشته اند نتوانسته اند منکرش شوند . تالش خیلی ناگفتنی ها برای نهضت جنگل دارد. لذا دست به قلم شوید بجای رونویسی شده از کتاب های این و آن واقعیت های تالش را قلمی نمایید..البته گفتگوی دیگری که در بالا اشاره شد را نیز رزرو داریم وبعد همایش آذر 95 در اختیار افکار عمومی قرار خواهیم داد تادیر نشده به این تاریخ ها توجه فرمایید:

زمان دريافت چكيده مقالات: 15مرداد 95

زمان دريافت اصل مقالات: 30شهريور95

 زمان اعلام نتيجه ي داوري مقالات : 20مهر 95

 زمان برگزاري همايش: آذر 95

این شما و این هم مصاحبه ی زنده یاد افشین پرتو:

شاید دیگران که هنوزخموشند...

پرس و گو با افشین پرتو دبیر علمی همایش بازشناسی نهضت جنگل[مهر1381]

جناب آقای پرتو لطفاً گزارشی از روند عملکرد دبیرخانه ی همایش پس از نخستین هم اندیشی در 27 اردیبهشت[80]ارایه دهید.

■ اندیشه ی برپایی همایشی برای ارایه ی برآیند پژوهش هایی پیرامون روند جنبش جنگل از دو سال پیش در نشست های رایزنان کمیسیون فرهنگی شورای شهر رشت شکل گرفت و خوشبختانه پس از چند ماه دست اندرکاران آن توانستند نشستی برزگ با نام «نخستین هم اندیشی کنگره ی بازشناسی نهضت جنگل» بر پا دارند . در این نشست شرکت کنندگان اندیشمند در کمیته های گوناگون به گفتگو پیرامون موضوعات پیشنهادی پرداخته و راهکارهای نوینی را برای بهتر برگزار شدن کنگره ی مورد نظر پیشنهاد نمودند که به راستی چراغ راه باشد.

پس از پایان نشست هم اندیشی با وقفه ای نه چند دان کوتاه نشست شورای سیاستگزاری کنکره کار خود را آغاز کرد و با تعیین خط مشی کاری منظمی خود را آماده برپایی کنگره نمود و در پی آن فراخوان مقاله در رزونامه ها چاپ شد و هیأت علمی کنگره تشکیل گشت و دبیری آن به من واگذار شد و توانستیم هیأت علمی اندیشمندی متشکل از پژوهشگران گیلان پژوه و دانش آموختگان تاریخ تشکیل دهیم.

انتظار شما از فرهیختگان گیلان پژوه در گستره ی زادبوم مان چیست؟

■ گیلان دیاری است که در زمینه ی گرایش به پژوهش پیرامون زادبوم شان جایگاه ه ویژه ای در میان استان های ایران دارد و خوشبختانه سال هاست که در گیلان روزنامه ها و مجله ها و مجموعه مقالات به ارایه ی برآیند پژوهش های پرارج اندیشمندان گیلانی می پردازند و اکنون فرصتی بزرگ پیش آمده و زمینه ی خوبی برای ارایه ی برآیند پژوهش ها در باره ی برهه ای از تاریخ این دیار پدیدار گشته است .رویدادهای گیلان در دوه دهه ی نخستین سده ی بیستم میلادی همواره مورد پرسش جوانان این سامان بوده و فرهیختگان این دیارند که باید پاسخگوی پرسش های مردم این سامان باشند تا جوان گیلانی برای آگاهی از رویدادهای دیارش دل به اندیشه نابخرد بیگانه با مردمش و دیارش نبندد. بیگانه ای که نه جغرافیا و طبیعت گیلان را می شناسد و نه مردم و فرهنگ این دیار را و توان تحلیل رویدادهای گیلان ما را ندارد.من واقعاً چشم به راه رسیدن برآیند پژوهش های فرهیختگان این دیار نشسته ام ، هرچند که تا امروز بسیارشان که فرهیخته اند و حرفی برای گفتن دارند دست یاری گشوده اند.

روند کمیته ی علمی کنگره را چگونه می بینید؟

■ بسیارخوب ،چه اینکه آن کس که عاشقانه به سویمان آمد پذیرایش گشتیم و انانی را که خود می شناختیم و در همکاری با ما دو دل بودند ، فراخواندیم و خوشبختانه توانستیم گروهی اندیشمند ، دل بسته به پژوهش و عاشق گیلان و ایران را گرد آوریم . در تشکیل این گروه به سه طیف گران سالان پژوهشگر، دانش آموختگان رشته تاریخ و جوانان اندیشمند توجه داشتهایم و کوشیده ایم یک گروه با اندیشه ی بسته و یکسونگر را گرد نیاوریم و به طیف های مختلف ایدئولژیک میدان حضور و اظهار نظر دهیم تا بر روی هر مقاله ای که به دستمان می رسد و برای اظهار نظر در اختیار هیأت علمی قرار می گیرد سه تن از سه دیدگاه بنگرند و در پایان مقالاتی را برای آرائه در همایش برگزینیم که کار کارشناسانه ی دقیقی بر روی آن ها انجام شده باشد و همایش محل ارایه شعار نباشد.

هیأت علمی همایش با علاقه مقالات را مطالعه کرده و فرم های اظهار نظر را پر می کنند و در پایان با توجه به خط موضوعی همایش مقالاتی را که باید در همایش ارایه گردند بر می گزینند. امیدوارم که فرهیختگان و تاریخ پژوهان گیلانی به یاری ما بشتابند.

علت موفقیت شورا در جذب فرهیختگان و در هیأت کمیسیون فرهنگی و اجتماعی را در چه عواملی می توان جستجو کرد؟

■ شورای شهر نهاد مردمی است و چون از میان مردم برخاسته این آزاد اندیشی در آن وجود دارد که به دور از برخی فیلترهای ویژه ی موجود به میان مردم برود، جستجو کند ،بیابد، یاری جوید و از توانایی های موجود بهره گیرد. از دیگر سو هر آن کس که توانی دارد بی گمان عشق ارایه ی توان خود به مردم و جامعه را دارد و در نتیجه هر فرهیخته ای آماده ارایه داشته ها و دانسته های خود به جامعه است و آن گاه که نهادی برخاسته از مردم ازاو یاری جوید ، می پذیرد و دست یاری می گشاید . به گمان من شورای شهر در این تلاش تا حدی موفق بوده و امیدوارم که بتواند فضای مناسبی برای جذب بیشتر فرهیختگان فراهم آورد.

شما به عنوان یک دبیرتاریخ و یک پژوهشگر تاریخی فرآیند این همایش را چگونه ارزیابی می کنید؟

■ پژوهشگر برای پرداختن به پژوهش نیازمند دستیابی به اسناد و منابع و هم اندیشی با دیگر کسانی است که خوانده اند ، نوشته اند واندیشه ای گسترده برای تحقیق دارند . برپایی چنین همایش هایی زمینه ی مناسبی برای تشکیل نمایشگاه اسناد ، ارایه ی منابع ، کتب و نسخ تحقیقی چاپ نشده پیرامون موضوع مورد توجه است و در نتیجه شرکت کنندگان در همایش ضمن آشنایی با برآیند پژوهش ها در جلسات سخنرانی با اسناد و منابع مطالعاتی نهضت آشنا می شوند و این می تواند سرآغاز تلاش برای گروهی از جوانان این دیار برای پا نهادن به پهنه ی تحقیق و مطالعات تاریخی و فرهنگی باشد و از سوی دیگر می تواند پاسخگوی برخی از ابهامات موجود درباره ی نهضت جنگل گردد و در نتیجه موفقیت کاملی برای بر پا دارندگان همایش خواهد بود و در کنار آن توان نهادهای فرهنگی گیلان برای برپا ساختن چنین همایش هایی ودر حدی بزرگ تر کنگره های علمی سنجیده خواهد شد.

و حرف آخر...

■ما ماه ها تلاش کرده ایم ، آن هم صادقانه ، چه بسیار بوده اند که کوشیده اند تا مانع وسدی در برابر این تلاش پدیدآورند ، هرچند که صداقت و صلاحیت موجود در کار گروه بر پا دارنده ی همایش مانع از کامیابی آنان در تلاش بازدارنده شان شده است اما به عنوان یک گیلانی در گام نخست آرزو می کنیم که بالاخره روزی بتوانیم در کنار هم برای بهروزی علمی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و... دیارمان برپا خیزیم و بکوشیم چه اینکه گیلان بیش از همه نیاز به هم اندیشی ، هم کاری و هم پایی مردمش برای پیشرفت دارد. تاریخ و فرهنگ این دیار همایش ها و کنگره ها و هم اندیشی های فراوانی را می جوید تا پویندگان عرصه ی علم برآیند پژوهش های خود را در آن ارایه دارند. از مقامات این استان می خواهم به این صداقت شکل گرفته بها و یاری دهند تا شاید دیگران که هنوز خموشند پا به راه نهند و دگر باره بتوانیم ارزش های فرهنگی و اجتماعی گیلان را به نمایش نهیم.

 


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: